کارت شناسائی شهید کریم زالی (لشکر 31 عاشورا)
- ۰ نظر
- ۲۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۲۵
بسم ا... الرحمن الرحیم
خیزید ای رزم آوران گاه ستیز است
هنگام یاری کردن قدس عزیز است
«ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الکافرین.» پروردگارا به ما صبر عطا فرما و قدم های ما را استوار گردان و بر دشمنان پیروزمان گردان. الهى العفو، مولاى العفو، سیدى العفو، پروردگارا مرا عفو کن، گناهانم را بریز، مادرم را از من راضى گردان.
آغاز مى کنم وصیتنامه ام را با نام خدایى که مرا آفرید و چشم و گوش و دست و پا داد تا بتوانم در این جهان زندگى نمایم و حقایق جهان را درک نمایم. هرگاه امام فرمان دهد، بر علیه ظلم بپا خیزم و تا آنجا که از عهده مان برمى آید به اسلام خدمت کنم. پروردگارا ببخش گناهان مرا و بیامرز مرا و هنگام کشته شدن از شهداى واقعى خود به حساب بیاور.
پروردگارا هر چه تو مصلحت بدانی، همان است. پس اگر مصلحت بدانی که من کشته شوم از گناهانم درگذر. چرا که هیچ کس نمی تواند مانند تو مهربان و آمرزنده باشد.
«انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب» (سوره الزمر، آیه 10)
به راستی برای آنان که صبر می کنند، اجر و مزد بی حساب داده می شود. سلام مادرم، مادر مهربانم، سلام و درود بر تو اى مادر مهربانم که مرا با هزاران رنج و مشقت و سختى بزرگ کردى تا بتوانم به اسلام خدمت نمایم. مادر عزیزم مرا حلال کن. به خاطر آزار و اذیت هایى که به تو کردم. مادرم گریه کردن در سوگ من هیچ ثمره اى جز خوشحالى دشمنان نخواهد داشت و انشاء ا... که خداوند به تو صبر و پایدارى در مشکلات زندگى عطا فرماید. بالاخره همه مى میریم. پس چه بهتر که در راه خدا بمیریم. از شما می خواهم که پیام تمامی شهدا را به ملت ایران برسانید که سنگر مستحکم جبهه را خالی نگذارند و به جبهه ها هجوم کرده و هر موقع امام بزرگوارمان فرمان دادند به جبهه ها بروند. زیرا اکنون اسلام به شما احتیاج دارد. در نماز جمعه و جماعت ها شرکت کنید و به منافقین کوردل اجازه ندهید که بر علیه اسلام توطئه نمایند. این جنگ یک آزمایش بزرگ الهى است که بر مردم تکلیف شده که در آن شرکت کنند و خداوند مى خواهد ما را امتحان کند. براى جان امام دعا کنید که بدون راهنمایى و رهبرى او ما به چنین سعادتى نائل نمى گشتیم. چه سعادتى بالاتر از اینکه به اسلام خدمت کنیم و شهید بشویم. در دعا هایتان این جمله را از یاد نبرید که:
خدایا، خدایا تا انقلاب مهدى(عج) خمینى را نگهدار.
کریم زالى
شهید کریم زالی در سال 1347 در شهر خوی در یک خانواده مذهبی ولادت یافت.
پدر و مادری که متدین و خدا دوست بودند به پرورش او همت گماشتند. از کودکی با مسایل شرعی آشنا شد. نماز خوانده و روزه می گرفت و مسایل اسلامی را رعایت می کرد.
در بین همسالان خود فردی مؤمن به شمار می رفت. در دوران تحصیلات ابتدایی دانش آموز ممتاز بود. در سن 13 سالگی پدر خود را از دست داد و از سایه محبت او محروم گشت. مادر فداکارش سرپرستی او را به عهده گرفت و با بزرگواری او را بزرگ کرد.
پس از جنگ تحمیلی با وجود سن کم در جبهه ها حاضر شد و خیلی خوب توانست از عهده آموزشهای رزمی برآید. تا جایی که بسیجی نمونه شناخته شد. حدود 2 سال در جبهه های جنوب بود. سرانجام در عملیات والفجر 8 در اروند رود به ملاقات جانان شتافت و به حله شهادت آراسته شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد
شهید رحیم زالی در سال 1345 در شهر خوی در یک خانواده مذهبی ولادت یافت. پدر و مادری که متدین و خدا دوست بودند به پرورش او همت گماشتند. دوره ابتدایی را در مدرسه هدایت گذراند و بعد از طی دوره راهنمائی با علاقه ای که به صنعت داشت به هنرستان رفت. او از شاگردان ممتاز هنرستان محسوب می شد. دانش آموزی خلاق و مبتکر و ساعی و مورد توجه دبیرانش بود.
شهید به استکبار جانی کینه و خشمی بی پایان داشت و در سینه پاکش چشمه جوشان با آب زلال ایمان جاری بود. فعالیتش را از پایگاه تازه محله شروع کرد. رفتار و کردار او الگوئی برای دیگران بود. راضی به اذیت و آزار هیچ کس نبود. در رابطه با جبهه و جنگ خود را ملزم به اطاعت از فرامین امام امت (ره) می دانست.
پس از گذراندن آموزش های لازم عازم جبهه های حق علیه باطل شد. در کلیه عملیات های سختی که به او واگذار می شد جان نثارانه شرکت می کرد.
در سال دوم هنرستان روح بیقرار و خداجویش او را به جبهه های حق عله باطل کشاند و مدت دو یا سه سال متناوب در جبهه ها شرکت کرد و از آشیان اسلام به حراست پرداخت و ارزش های خدایی را با تلاش خویش پاس داشت. یک بار مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت (از ناحیه دو پا) به محض اینکه بهبودی حاصل کرد عازم جبهه شد تا به یارانش بپیوندد.
در جایگاه شهادت برادر کوچکش کریم در اروندرود پیمان خونین بست که تا جان دارد گلزار عفت را از گردنکشان بعثی پاک گرداند. پیمان بسته بود که روزه لب و تشنه جان دهد چنان مولایش حسین بن علی(ع) بار دیگر در عملیات والفجر 8 عارفانه بر وصیت برادر جامه عمل پوشاند و از پای ننشست. جنگید و شجاعانه و عاشقانه و در اطراف دریاچه نمک در منطقه فاو به حضور معبود خویش مشرف شد و جام شهادت را از دست حوریان بهشتی گرفت و سر کشید.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
خداوند در قرآن به چند مورد سوگند یاد کرده است مانند قلم آنجا که می فرماید: «قسم به قلم و آنچه می نگارد» قلمی که خدا به آن قسم خورده نمی تواند و نباید غیر اجرای دستورات او، غیر راه حق، بیان حق و حقیقت و غیر خدمت برای بشریت بنویسد. اگر قلم در غیر این موارد نوشت پیکانش در دست فردی شیطان صفت است.
با قلمی که افضل تر از خون شهدا است «افضل العلما من الدما الشهدا» باید در راهی نوشت که لطف خدا شامل حال شود. نوشتن برای شهدا عمل به تکلیف الهی و دفاع از خاک کشور اسلامی است. نوشتن علائم بیماری ها و بیان آنها خدمت به خلق خداست و مورد عنایت ذات اقدس اله است.
شیعه علی و امت رسول خدا ناامید نمی شود. شیعه معتقد است هر قدمی که بردارد برای او ثبت خواهد شد و اگر در راه اجرای دستورات خداوند و اسلام باشد نتیجه اخروی بیشتری خواهد داشت. پس نشستن در مقابل دشمنان و اینکه شاید نتوانیم شاید نتیجه ندهد و یا آنها جلوتر از ما هستند؛ یعنی ناامیدی یعنی فرار از انجام کاری به نفع دین ...
ما معتقدیم گام های ما شاید در مقابل دشمن کمتر بوده ولی با توکل برخدا با همراهی و راهنمایی رهبری فرزانه در این امور با پذیرش ولی فقیه، با حفظ وحدت، با نوآوری و خلاقیّت و با امید می توانیم گام های مؤثر براشته و برداریم.
پس یا علی ...